چه حس قشنگ دوری!!!
سلام مهربانم
چه ماه شده بودی امروز
چه دلبرانه و معصوم و مظلوم
چه شکایت شیرینی از حرف زدنهایم داری
کاش میتوانستی عمق دلم را بخوانی که پشت این کلمات خشک چه حسی نهفته ست..
کاش میشد ثانیه های بیخبری ام را ببینی
اما نه چه خوب که نمی بینی... دلگیر میشوی عزیزترینم
بیخبری های از جنس عشق تلخند... سختند... تو نباید شاهد تلخی و سختی باشی
تو باید همیشه کامت شیرین باشد و دلت خوش
عاشق اگر عاشق باشد تلخیها را به جان میخردد
اصلا عشق بی این حرفها که معنی ندارد
جور عشقت رامیخواهم تا ابد بکشم
میخواهم تو ماه من باشی و من آفتاب انتظار
عاشق هم... هر چند دور از هم!
یادت هست گفتی من و تو ماه و خورشیدیم
چه حس قشنگ دوری!!!
امشب هم خدا خواست عاشقی کنم برایت... شکر
من جز این تمنایی ندارم و چه خواسته شیرینی!
بهتر از این چه بخواهم؟
مراقب خودت باش! مراقب همه ی هستی من... عزیزم... جانم!
شب بخیر عزیزم.