با من حرف بزن!
سلام محرم لحظه های من!
این نوشته ها هم شده رزق هر شب من... انگار ننویسم دلم کم می آورد! احساس تلخی دارم!
دلم تنگ شده! یک دلتنگی آشنا!
یادش بخیر روزهای اول.... نمیدانم حال اینروزهای من بهتر است یا آنروزهای تو!
هرچه بود بیشتر دلتنگ می شدی! بیشتر پیگیر دیدار بودی!
اما زود همه چیز برایت عادی شد.! نمیدانم من هم عادی شدم یا فقط شرایط!
دوست دارم آنجا باشم! پیش تو! دوست دارم بدانم چگونه ای؟ روزگارت چطور میگذرد!
خیلی وقت است برایم حرف نمی زنی! من هم چیزی نمیگویم! اما نگرانم که برتو چه میگذرد!
کاش میشد همه چیز را دید! با من حرف بزن مهربان من!
شما که می دانی سکوتت را دوست ندارم! سکوتت دلم را می لرزاند
می ترسم! از سکوت وحشت دارم!
روز خسته کننده ای داشتم... دیگر می روم! در سکوت نوشتن را دوست ندارم!
شب بخیر عزیزم... مراقب خودت باش