پشت قاب دلتنگی!
سلام مهربان تر از برگ گلم!
سلام همه امید لحظه هایم!
حال خوب من چطور است؟
وقتی ساعتهای بیخبری هزار سال طول می کشد روزها و ماههایش چقدر حساب کتاب دارند!
نمی شود به دنیا بگوییم قدری هم هوای ما را داشته باشد؟ نمی شود ما هم بفهمیم معنای با هم بودن را؟
نمی شود زندگی کمی هم به کام ما بچرخد؟ نامردی نیست این همه نبودن ها و ندیدن ها؟
چه بگویم؟ دنیا فقط دو رو دارد بودن یا نبودن تو....
و من چقدر باید پشت این قاب دلتنگی بمانم و عرصه دار نبودن تو باشم نمی دانم :(
ماه مهربان من! کاش خطی در این روزگار به نام مهر و محبت ترسیم نمی شد
یا کاش من و تو در میان این خطوط سهمی از با هم بودنمان بود
یا کاش لحظه ای آنی وقتی به داشتنمان رقم می خورد
کاش می شد همه کاش های عالم را جمع کنم و تنها در بودن تو خلاصه کنم
دلم تنگ است و دل تنگ غصه دارد و غصه هایش از جنس عاشقی!
خدا کند دل تو با نشاط و سرزنده باشد! مراقب عزیز من باش!
شبت بخیر خدانگهدارت