یک برش عاشقی!
سلام عزیزتر از جان!
بهتری مهربانم؟ اوقاتت شیرین است؟
عیدت مبارک! الهی که دلت همیشه شاد باشد و نگاهت همیشه پر امید!
امشب هم آمدم خانه آشنایی مان را گلباران کنم!
پای نگاه مهربانت جشن بگیرم!شادی کنم!
خانه مان برق بزند از پاکی عشق! میزمان پر باشد از چاشنی شوق!
عطر چایی پر کند مشاممان را! کیک محبت تقسیم کنیم و نقل وفا بپاشیم بر سر تقدیر!
امشب هم آمده ام تا شب عیدی تنها نماند ،دل عاشقی که تنها خاصیتش، خیال داشتن توست!
امشب هم آمده ام تا از دستپخت انتظارم بچشی! اینکه مقبول می افتد یا نه خدا می داند!
امشب را هم قنوت گرفتم به دعا برای تو برای شادی ات برای خوشبختی ات برای شیرینی لحظه هایت!
به آنها که تو را دارند بگو زندگی را می شود بیش از این شیرین کرد وقتی همه ی آرزوی آدم در ساحل دلت پهلو بگیرد!
به آنها بگو لبخند تو را بچینند و منتظر لبخند خدا باشند منتظر برق نگاه خدا که از دریچه چشمهای تو می تابد!
به آنها بگو گلهای محبت تو را در گلدان زندگی شان اجر بنهند که بسیارند گلدانهایی که حسرت یک شاخه دارند
و بسیار انتخاب شیرین یک نهال که همه لحظه ها چشم به راهش باشی و نباشد!
بهانه لحظه هایم! بیا بنشین درست روبروی دل من !
امشب می خواهم زیر سایه محبت تو عاشقی کنم!
مواظب عزیزم باش! شبت عاشقانه! خدانگهدارت!