سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فریاد سکوت!

سلام عزیزتر از جانم!

حالت چطور است؟ عیدت مبارک

زندگی ات همیشه در جشن و شادی!

می خواهم بنشینم تا همیشه زندگی ام را بنویسم!

می خواهم کلمات را از گنجینه دل بیرون بکشم به واژه ها رنگ تازه ببخشم

می خواهم همه دنیا را آزین ببندم از هر آنچه می توانم برای رخ نمودن هر چه دوست می دارم بهره ببرم!

چه کنم عزیز! این جا و این حرفها و این دلنوشته ها نمی تواند آرامم کند!

هر شب می آیم هر چه در دل دارم در پس ابهام کلماتم فریاد می زنم!

فریادهایی که تنها دل خودم می شنود

اما خوش به حال من که چون تویی دارم! خوش به حال من که عیدم گره خورده به نام و نشان تو!

خوش به حال من که زندگی ام از عطر نگاه تو پر خاطره است

خوش به حال من که عاشقانه هایم صاحب دارند و در خانه دلم نمی پوسند

خوش به حال من که در این عشق دارد هر روز محبتی تازه جان می گیرد و دلم را رشد می دهد

خوش به حال من که این همه حرف دارم و تو را که پسندت واقع شود

بگذار دیگر ننویسم! شبت بخیر مهربانم! مراقب خودت باش! خدانگهدارت