قند محبت تو!
سلام عزیزتر از جانم!
چه بگویم که شهد شکر می شود دلم!
قند محبت تو را آب می کند و در روزنه ی امید من جاری می سازد
شیرین من! مهربانی ات عجیب سد صخره ای التهابم را در میشکند!
آشنای من! غربت این روزهای من چه عاشقانه با تو محو می شود
و خاطره ای بس شیرین شکل می گیرد از لحظه های داشتنت!
شعر پرشور نگاهم! غزل غزل عشق باریدی و هزاران بوته شوق در دل کاشتی!
حالا دیدی هنر چند لحظه ایت چه معجزه ها که نمی کند مهربان هنرمندم!
حالا دیگر ایمان آورده ام که تو ثانیه ها را هم می توانی از شوق پر کنی و به سالهای من هدیه بدهی!
خوبتر از خوبم! هزاران بار محبتت را در قلبم تکرار کرده ام وجان تشنه ام را از گوارای حرفهایت سیراب!
مست شده ام عزیز! مست داشتن تو! مست حرفهای پر محبت تو! مست شیرینی خنده هایت!
بر من گوارا شد این عشق! بر تو هم پر شور باشد ان شاء الله!
ذوقم اجازه نمی دهد زیاد حرف بزنم! می خواهم خاموش تو را در قلبم تکرار کنم!
عزیزمهربانم! مراقب خودت باش!شبت پر از یاد خدا! خدانگهدارت!