نکند تحبس الدعا باشم!
سلام خوب من!
کجایی؟ چه می کنی؟ چقدر بیخبر؟
الهی این بیخبری ها خوش خبری باشد! الهی خوب باشی! دلت آرام باشد
زندگی ات شیرین و روزهایت پر از شور و امید!
چقدر این روزها احساس کمبود وقت دارم! انگار فرصت ها مثل برق و باد می گذرند و من به هیچ چیز نمی رسم!
کاش خدا رزق فرصتهایم را بیشتر کند! کاش وقتها برکت بگیرند و الا کلاهم پس معرکه است!
دلم می گیرد از این لحظه ها که بی وفا تر از همیشه می گذرند و دلشان به حال من نمی سوزد
انگار افتاده ام در سراشیبی رفتن! به هر چه فکر میکنم به انجامش نمی رسم!
چقدر زندگی را حرام کرده ام!چقدر غفلت کرده ام !خدا می داند و این پرونده پر حسرت من!
تو چکار می کنی؟ روزهایت چگونه است؟ دلت چطور است؟
آرامی؟ خوشی؟ خوبی؟
الهی دلت گرد غم نگیرد! امشب هم قنوت نمازم شادی تو را طلب می کرد!
نمی دانم تحبس الدعا شده ام یا دعایم به جان زندگی ات می نشیند!
اینها را تو می دانی!
من فقط این را می دانم که کنت من الظالمین به در خانه محبوب رفته ام!
و کلید اجابت به دست اوست! تا کی پایان غم فرا برسد او عالم است!
بگذریم امروز و امشب هم گذشت ! خوب و بد و تلخ و شیرینش به کنار!
زمان از دست رفته جبران ندارد! مراقب خودت و فرصتهایت باش!
برایم دعا کن! به دعایت ایمان دارم! از من دریغ نکن محبت دعایت را!
به خدا میسپارمت ! شبت پر از عطر نیایش و عشق!