وبلاگ :
خاطرات با تو بودن
يادداشت :
حرفهايي از جنس ديگر!
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
.
آن موقع که در مجردي بودم براي خودم دنيايي داشتم ... چه غزل هايي که نمي سرودم ... چه نوشته هاي که نمي نوشتم ... از کودکي همه مرا بلبل خطاب مي کردند ... دوست هاي متاهلم به من مي گفتند ؛ صبر کن متاهل شوي ، همه اين عاشقانه ها از سرت مي روند :) متاهل شدم ، راست ميگفتند ... پريد اما تمام آن در دلم باقيست ، فقط بر زبان نمي آورمش و بر کاغذ پياده اش نميکنم ... ميدانم که من مزاحم عاشقانه هايتان هستم ... ببخشيد ... شما بنويس .. و من با آمدنم احساس تان را برهم نميريزم .. من نيز يواشکي مي آيم و مي خوانم و حظ ميکنمو ميروم ... فقط هيچوقت يادت نرود که براي من هم در اين احساس هاي قشنگت دعا کني ... فقط اگر واقعا واقعا زيبا بود .. يک چيز مينويسم برايتان و نظر ميدهم ...
خدانگهدارتان .. در ضمن يه چير نه از روي نصيحت بلککه از روي هم نوع بودنمان ؛ مراقب دل خود باشيد که مبادا حجاب شود ... يا حق