هميشه همه چيز برعکس است , اميدوارم آنکه برايش مينويسي , لياقت اينهمه حرف قشنگ را داشته باشد , وگرنه ارزش اين کلمات به پشيزي نمي ارزد , باز هم از عاشقانه هايت بنويس و باز هم ميگويم خوشبحال کسي که إنقدر برايش عاشقانه و صميمي مي نويسي , به حالش غبطه ميخورم و همچنين به حال تو

باز هم بنويس

خوشبحال قلمي که همراه توست , خوشبحال کلمات , خوشبحال ذوق و قريحه ات , زبان من قاصر است , اگرچه دردم مشابه است , اما زبانم قاصر و دستانم بسته , دلم پر , چشمم پرزاشک , زندگيم پر از جبر , و مانند شما پر بسته , اگر زبان باز کنم و بنويسم , فرشتگان برايم گناه مي نويسند , زبانم شايد شکايت ببرد نزد خدا , خوشبحالت که إنقدر بي محابا مي نويسي

خوشبحال آن کسي إنقدر برايش عاشقانه و صميمي مي نويسي , خوشبحالش

خوشحال ترين مردم روي زمين آنهايي نيستند که هيچ مشکلي ندارند،
بلکه کساني هستند که ياد مي گيرند چگونه با کمبودهاي زندگي کنار بيايند.